وقتِ عاشقی

إذا أقامَ العَبدُ المُؤمِن فِی صَلاتِه نَظَرَالله – عزَّ و جلّ – إلَیه
وقتی بنده مؤمن به نماز می ایستد، خداوند سبحان به او نظر می کند.

وسائل الشیعه، ج ۳، ص

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

بهترین جا برای پرورش صاحبان خُلق حَسن، حوزه‌های علمیه است


آیت الله العظمی جوادی آملی:
بهترین جا برای پرورش صاحبان خُلق حَسن، حوزه‌های علمیه است
به گزارش خبرنگار اسراء نیوز: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در درس اخلاق این هفته خود که با حضور پر شور جمع کثیری از طلاب و اساتید حوزه های علمیه آذربایجان غربی و دیگر علاقمندان معارف الهی در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد اظهار داشتند:
از دو مطلب نباید بی‌توجه گذشت؛ یکی اینکه همه ما موظّفیم کار خیر کنیم و صفت خوب داشته باشیم که رسیدن به این مهم تا حدودی آسان است اما به ما نگفتند فقط کارِ خوب بکن, به ما گفتند آدمِ خوب باش! کار خوب و وصف خوب یک مبدأ ذاتی می‌طلبد آن مبدأ خُلق حَسن است, اوصاف حَسن داشتن, افعال حسن داشتن غیر از خُلق حسن داشتن است. باید سعی ما بر این باشد که آن مبدأ خُلق حَسن را در خود بپرورانیم.

ایشان ادامه دادند:
ما موظفیم در جامعه افرادی داشته باشیم که دارای خُلق حسن‌اند، خُلق یعنی هویّت درونیِ که اوصاف او این است که عادل است, باتقواست, متواضع است, قانع است, فرهیختگی دارد و مانند آن, اینها آثار آن هویّت درونی است.

معظم له پیامبر اسلام (ص) را نمونه کامل انسان دارای حسن درون خواندند و اذعان داشتند:
ذات اقدس الهی رسولش را به اوصاف خوب ستایش نکرد, نفرمود تو عادلی, تو باتقوایی, تو اوصاف خوب داری, تو حسنات خوب داری, تو سجایای اخلاقی خوب دارد بلکه فرمود آن هویّت درونی‌ات حَسن است ﴿إِنَّکَ لَعَلی‏ خُلُقٍ عَظیمٍ﴾ پس عدالت, تقوا و همه این اوصاف برجسته‌ای که در کتاب و سنّت مطرح است اینها کار و وصف آن هویّت درونی است لذا وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آلاف التحیّة و الثناء) هویّت درونی‌اش را ساخته بود و حَسن و زیبا بود از آن حُسن درونی این اوصاف تراوش می‌کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۲۹
محمود جانقربانی


عالم محو و اثبات باشد؛ خصوصاً در مورد وحی؛ زیرا وحی گاهی توسّط نزول فرشته امین، جبرئیل(علیه السلام) صورت می‏گیرد.
ناتمامی این سخن و اشکال از آنجاست که باطن و تأویل قرآن، ممکن نیست که به واسطه نزول فرشته وحی بر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم القا گردد؛ زیرا هر چه تنزّل یابد و به مقام لفظ و مفهوم و علم حصولی و ذهنی برسد، در قلمرو ظاهر قرآن خواهد بود نه باطن آن(اگرچه ظواهر قرآن خود امتیازاتی نسبت به یکدیگر دارند). و اگر روح مطهّر پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم آیات الهی را بدون ترقّی به عالم غیب و تنها با نزول فرشته وحی دریافت کند، لازمه‏اش آن است که از باطن و تأویل قرآن آگاهی نداشته باشد در حالی که از جمع‏بندی آیات قرآن به دست می‏آید که آن حضرت از تأویل قرآن و دریافت امّ‏الکتاب از مقام لدن با ترقّی روح آگاه بوده‏اند.
غرض آنکه، برای هر آیه باطن و تأویلی است، و تمام باطنها و تأویلهای قرآنی مشهود رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم است و باطن هیچ آیه و تأویل هیچ مطلب بر آن حضرت پوشیده نیست، بنابراین ایجاب کلی، از یک سو نمی‏توان به سلب جزئی فتوا داد و یا بنابر آن سلب کلی، نمی‏توان به ایجاب جزئی نظر داد و چنین گفت که در برخی از موارد(فی‏الجمله) ترقّی روح نبوی‏صلی الله علیه و آله و سلم حاصل است و در برخی از موارد چنین نیست؛ زیرا اگر در موردی، روح نبوی ترقی نکند هرگز از باطن و یا تأویل آن مورد آگاه نمی‏گردد، و معنای باطن یا تأویل، همانند گزارشهای خبری نیست تا با قراردادهای اعتباری بازگو شود.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۰۴
محمود جانقربانی