وقتِ عاشقی

إذا أقامَ العَبدُ المُؤمِن فِی صَلاتِه نَظَرَالله – عزَّ و جلّ – إلَیه
وقتی بنده مؤمن به نماز می ایستد، خداوند سبحان به او نظر می کند.

وسائل الشیعه، ج ۳، ص

نمازهای پنج گانه به نهر جاری گوارایی می مانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو می دهید، و دیگر هیچ پلیدی باقی نمی ماند.

 


حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):

۱٫ الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن
نماز، معراج مؤمن است.

کشف الاسرار، ج ۲، ص ۶۷۶ 

2. الصَّلاة نُورُ المُؤمِن
نماز نور مؤمن است.

نهج الفصاحه، ص ۳۹۶


3. عَلَمُ الایمَان الصَّلاة
علامت و نشانه ایمان نمازاست.

شهاب الاخبار، ص ۵۹


4. الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم
نماز، پایه و ستون دین شماست.

میزان الحکمه، ج ۵، ص ۳۷۰

۵٫ عَلَمُ الاسلامِ الصَّلاة
نماز، پرچم اسلام است.

کنز العمال ، ج ۷، ص ۲۷۹ حدیث ۱۸۸۷

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۵۳
محمود جانقربانی

سر از پا نمی شناختم خیلی خوشحال بودم بالاخره روزیم شده بود برم پابوس آقا ، دوسه روز ی به زمان حرکت  مونده، دلهره  داشتم شاید به خاطر این بود که برای اولین بار بود که به زیارت آقا می رفتم، بالاخره روز حرکت فرارسید همه در مسجد جمع شدیم ، بعد از صحبت های امام جماعت در مورد آداب زیارت به سمت اتوبوس حرکت کردیم بیرون مسجد غوغایی بود یکی اسفند دود می کرد یکی قرآن بالای سر زائران گرفته بود که از زیر آن رد شوند وزمزمه صلوات والتماس دعا محله را پرکرده بود داخل شدیم پدر شهیدی که همیشه در  صف های نماز جماعت پیش قدم بود  جلوی  اتوبوس نشسته و در حال  فرستادن صلوات بود ومابین صلوات به کسانی که داخل می شدند باگرمی برخورد می کرد صندلی های  جلو زودتر پرشده بود در عقب اتوبوس چند  صندلی خالی بودنشستم پیرمرد آخرین صلوات را برای در پیش روداشتن سفری  بی خطر فرستاد وهین طورکه جمعیت صلوات می فرستاد اتوبوس حرکت کرد ، پرده را کنار زدم و از پنجره بیرون را نگاه کردم کم کم از مسجد ومحل تجمع نمازگزان وخانواده های زائران دور می شد یم ،داخل  اتوبوس مادر میرباقری را دیدم مادر یکی از شهیدان مسجدمون که ماجرای زیبایی در رابطه با امام رضا(ع)داشت وماجرایش عجین شده با امام بود و من هر زمان نام امام رضا (ع) را می شنیدم ناخداگاه به یاد این شهید می افتادم در طول مسیر  ماجرای شهید میرباقری  ذهنم رو مشغول کرده بود به طوری که کمتر متوجه مسیر می شدم ، بالاخره به مشهدومحل اقامت که در  حسینیه ای واقع در کوچه پس کوچه هایی که انتهایش به یکی از خیابان های اصلی  منتهی به حرم  می شد رسیدیم  . مادروخواهرم به قسمت پائینی حسینیه که برای خانم ها مجهز شده بود رفتند  من هم که خیلی بی تاب بودم بعد از اداب اولیه زیارت که از سفارش های امام جماعت مسجد در گوشم مانده بود  به سمت حرم حرکت کردم هنوز هم دلهره داشتم ودر راه ذکر می گفتم تا حرم را جلوی چشمانم دیدم اذن دخول را خواندم وداخل حرم مطهر شدم واقعا زیبا بود گویی بهشت در پیش رویم بودم غم هام رو فراموش کرده بودم وهمه غمم شده بود دیدن زریع  ،  از صحن قدس به صحن  دیگر وداخل شبستان شدم خیلی شلوغ بود بعد از زیارت ونماز به داخل حیاط صحن گوهرشاد آمدم وناخوداگاه در گوشه درب اصلی صحن نشستم محو در زیبایی کاشی کاری وگنبد صحن گوهرشاد بودم که صدای لا الا الله نظرم را جلب کرددر گوشه ای از صحن  جمعیتی انبوه داخل شده و تکبیر گووبه سمت حرم در حرکت بودند کمی جلوتر رفتم، مردم جنازه ای را برای طواف وتبرک به داخل صحن گوهرشاد آورده بودند، ناگهان به یا د ماجرای تشیح جنازه میرباقری افتادم  ماجرا برمی گشت به سالها پیش سالهایی که کسی فکرش را هم  نمی کردکه  در محله شان فرزندی به دنیا بیاید که بعد ها باعث خیروبرکت محله شه ومردم حاجتشون رو از او بگیرند . در جنوب تهران ودر نزدیکی مسجد سجاد (ع) ومحله ای که به نام پر برکت مسجد، محله سجاد{1}  نام گرفته بود، خانواده ای  زندگی میکرد ،  که از قشر  متوسط ومتدین بودند.پدرخانواده در نهایت زهد و قناعت می زیست و همواره خانواده  اش رابه دینداری  سفارش می کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۵۳
محمود جانقربانی
فقط بوی خدا

 

ابو حمزه ثمالی از یکی از امامین همامین ، امام محمّد باقر یا امام جعفر صادق عیهما السّلام ، روایت کرده است که : امیرالمؤ منین علیه السّلام روزی خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامیک از آیات کلام اللّه مجید نزد شما امیدوار کننده ترین آیات است ؟

بعضی گفتند آیه :  «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا»( النساء آیه 48) همانا خداوند مشرک را نمی آمرزد و می آمرزد پایین تر از شرک را برای کسی که بخواهد... حضرت فرمود: نیکو آیه ای است ، اما امیدوار کننده ترین آیات برای غفران و آمرزش معاصی نیست .

عده ای دیگر گفتند آیه : «وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا »(النساء 110 ).

و کسی که به کاری زشت بپردازد یا ستم بر خویشتن کند و سپس از خدا آمرزش خواهد، بیابد خداوند را آمرزنده مهربان .

حضرت فرمود: نیکو آیه ای است ، امّا آیه مورد نظر نیست .

بعضی دیگر گفتند آیه «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»( الزمر 53)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۳۸
محمود جانقربانی

نماز

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مُهرش عبور کرد.

مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی.

مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق لیلی هستم تو را ندیدم، تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟

 

نماز موضوعی است که متدیان، بسیار با آن سر و کار دارند اما مواجهه‌ی افراد مختلف با آن متفاوت است. نماز برای بسیاری دغدغه‌ است اما دغدغه‌ای آزار دهنده که تا پایان وقت با آنهاست و در آن لحظات پایانی که آن را به جا می‌آورند گویا که بار بزرگی را از دوش برداشته‌اند.

گروه دیگری نیز به نماز عادت کرده‌اند و چندان ارتباطی با آن نداشته و هیچ دغدغه‌ای برایشان ندارد و از سر عادت دیر یا زود آن را به جا می‌آورند.

اما در این میان هستند افرادی که نماز جور دیگری برایشان دغدغه است. این افراد توانسته‌اند ارتباطی با آن برقرار کنند و دغدغه آنها این است که آن را به نحو صحیحی به جای آورند.

 

اما چگونه نماز برای انسان شیرین می‌شود؟

نماز عبادتی که در ابتدای راه، نیاز به تمرین دارد تا عادت شده و مشقت آن هموار شود. از این روست که آموزه‌های تربیتی دین، گویای این است که کودکان از هفت سالگی به نماز فرا خوانده شوند تا کم کم با آن خو بگیرند. اما قدم بعد، ستیز با عادت شدن آن است. و تمام مشکل اینجاست که یا نماز برای افراد عادت نمی شود و یا تبدیل به عادت می‌گردد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۳۷
محمود جانقربانی
نماز

هر انسان مؤمنی از زمانی که به تکلیف می رسد تا زمانی که می خواهد از این دنیای فانی رخت بر بندد و به عالم باقی سفر نماید، از طرف خداوند حکیم موظّف به انجام تکالیفی شده، که در بین این تکالیف هیچ تکلیفی از نظر ارزش، به اهمیت نماز نمی رسد. در حقیقت به جرأت می توان گفت: گل سرسبد تمام واجبات، نماز است و هیچ واجبی جای نماز را نمی-گیرد. تا جایی که پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت امام باقر (علیه السلام) در مورد آن می فرماید:

(الصلاةُ عمود الدین)1؛ نماز ستون دین است.

یعنی خیمه دین ما بر ستون نماز، بر پا شده به گونه ای که اگر نماز نخوانیم خیمه دین ما به زمین می خوابد.

بنابراین. نماز از مهمترین واجبات و عبادات است، و هیچ فریضه ای در فضیلت و ارزش با آن برابری نمی کند. گرچه عبادت فقط مخصوص نماز نیست و چندین عبادت دیگر نیز وجود دارد که هر مؤمن خداجویی باید علاوه بر نماز، آنها را نیز بجای آورد؛ عباداتی چون: زکات، حج، خمس، جهاد، روزه، امر به معروف، نهی از منکر و ... که هر کدام از این دستورات نورانی، نقش سازنده و تربیتی مهّمی بر انسان دارند. ولی در این میان، نقش نماز، بسیار سازنده تر از همه آنهاست، در واقع نماز چون خورشید فروزانی است که با نور خیره کننده خود، گوی سبقت را از سایر واجبات ربوده است.

ممکن است در ذهن هر بیدار دلی و صاحب عقل و اندیشه ای این پرسش مطرح شود که راستی چرا در دین اسلام، بر این فرضیه الهی این قدر تأکید شده است؟ مگر در نماز چه خاصیّتی نهفته است که ما را به انجام آن دستور داده اند؟!

با مراجعه به آیات نورانی کلام الله مجید و روایات گهر بار معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) می توان پاسخ این پرسش را یافت. ما در ادامه به برجسته ترین اثر نماز که برگرفته از آیات قرآن و روایات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) است، اشاره می کنیم:

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۳۴
محمود جانقربانی

مهر یا حسین کربلا نماز

انسان در مسیر زندگی دنیایی خویش، لحظاتی شیرین و به یاد ماندنی را تجربه می کند که شیرینی آن، همیشه در کام وجودش ماندگار است. از بین تمام این لحظات، شیرین ترین لحظات عمر یک مؤمن واقعی، لحظاتی است که با خدای بی نیاز به خلوت نشسته و به راز و نیاز و عبادت با حضرت حق می پردازد.

البته این شیرینی را، انسانی می تواند احساس کند که طعم ایمان واقعی را از عمق جانش چشیده باشد. چنین کسی هرگز حاضر نیست که این لحظه ی زیبا و دلربا را با تمام دنیا و آنچه در آن است معاوضه نماید.

او در حال عبادت و نماز که زیباترین مصداق عبادت است، به معشوق واقعی خویش دست یافته و از خلوت با او به چنان لذّتی دست یافته که در کل این عالم، برای آن مانندی نمی بیند، و لذا به هیچ قیمتی حاضر نیست آن را از دست بدهد.

در میان عبادات، هیچ عبادتی به مانند نماز، نمی تواند قلب کوچک آدمی را به دریای بی کران رحمت الهی وصل نماید، و روح انسان را از سرچشمه ی فیوضات بی انتهای خداوند بی همتا، سیراب نماید.

لحظه ی نماز، باشکوه ترین لحظه ی ارتباط انسان سراپا نیاز به وجود مطلق بی نیاز است. در حقیقت آن لحظه ی نورانی، فرصتی است طلایی که خداوند مهربان، بر ما منّت نهاده و از سر لطف و محبّتی که به بندگانش دارد، آن را در اختیار ما قرار داده، تا در آن فرصت زیبا، بتوانیم، قلب و جان خود را از عالم طبیعت و خاک، جدا نموده و روحمان را به عالم بالا پرواز داده و در سایه ی این پرواز ملکوتی، به جان خود صفا و جلاء بخشیم.

سرور عالم، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) در کلامی زیبا، نماز را به سر انسان تشبیه نموده و می فرماید: «مَوضعُ الصَلاةِ مِن الدینِ کَمَوضعِ الرأسِ مِنَ الجَسَد»1 ؛ جایگاه نماز در دین، همانند جایگاه سر در بدن است.

این تشبیه زیبا، در کلام نورانی حضرت بدین خاطر است که، در بدن آدمی هر عضوی از اعضاء بدن به نوبه ی خود، وظیفه ای مهمّ را عهده دار هستند، ولی در این میان نقش سر، از همه مهمّتر است، زیرا مغز که فرمانده ی بدن بوده و تصمیم گیری ها در آن انجام می گیرد، در سر انسان قرار گرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۳۳
محمود جانقربانی

یکی از تفکرات خطرناکی که متاسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا کرده است و برخی با تمسک به آن در صدد  شانه خالی کردن از مسئولیت های مادی و معنوی که بر عهده دارند هستند این تفکر انحرافی است که برای تقرب به خداوند تنها ایمان کافی است و نیازی به عمل نخواهد بود .


نماز

با جستجوی اجمالی در آیات و روایات اسلامی به این مطلب پی خواهیم برد که برخی از عبادات و اعمال بر بعضی دیگر ترجیح داشته و برتر می باشند که در این زمینه روایات متعددی بیان شده است و هر یک در صدد معرفی بهترین عبادات توصیه های طلایی را به مسلمانان بیان کرده اند اعمالی همچون تفکر که در روایات ثواب آن برتر از هفتاد سال عبادات معرفی شده است.

و یا انتظار فرج که در روایات بهترین اعمال امت در زمان غیبت امام معصوم بیان شده است .

اما آنچه در این میان از اهمیت خاصی برخوردار است و نه تنها به عنوان برترین اعمال بلکه به عنوان ستون و رکن دین معرفی شده است چیزی نیست مگر نماز که با وجود آن خیمه اسلام بنا می شود و در صورت فقدان عبادات دیگر نیز نه تنها بهتر نبوده بلکه هیچ ارزشی نخواهند داشت، چنانچه امام صادق علیه السلام می‌فرماید:

«در پاسخ به سوال برترین اعمال و محبوبترین آنها نزد خداوند: بعد از معرفت [خدا] چیزی برتر از این نماز نمی شناسم مگر نمی بینی که بنده صالح عیسی بن مریم، گفت: مرا به نماز سفارش کرد.»[الکافی،ج3،ص264]

اما با این حال کم نیستند کسانی که با  تمسک به دلائل مختلف از انجام این واجب الهی طفره می روند و به هر صورت در صدد هستند تا نقش نماز را در مسلمانی افراد کم نور جلوه دهند و مسائل و موضوعات دیگر را جایگزین آن کنند.

در این مقاله قصد داریم با مصاحبه ای مجازی با افرادی که اهمیت زیادی برای نماز قائل نیستند به بررسی دلائل آنان برای ترک نماز بپردازیم تا با پاسخی که از آیات و روایات به این افراد داده می شود به جایگاه ارزشمند نماز در دین اسلام اشاره کنیم .


من به این دلائل نماز نمی خوانم:

دلیل اول: تفکرات انحرافی در نسل جوان

یکی از تفکرات خطرناکی که متأسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا کرده است و برخی با تمسک به آن در صدد شانه خالی کردن از مسۆلیت های مادی و معنوی که بر عهده دارند هستند این تفکر انحرافی است که برای تقرب به خداوند تنها ایمان کافی است و نیازی به عمل نخواهد بود .

برخی از افراد با تکیه بر این دلیل که ما در گناهان غرق شده ایم و نماز خواندن و نخواندن ما دیگر فائده ای ندارد، مناجات و گفتگو با خداوند متعال را به کلی از زندگی خود حذف می کنند و نا امید از رحمت و مغفرت خداوند متعال در لجن زار گناه و معصیت غوطه ور می مانند

تاریخ این تفکر انحرافی را می توان در فرقه «مرجئه» جستجو کرد که از خطرناک ترین طوائف بر ضد امت اسلامی بودند و هدف آنها مباح نمودن تمام امور در اخلاق و عمل بود، چرا که به اعتقاد آنها تنها ایمان و اعتقاد قلبی برای تقرب به خداوند کافی بوده و اعمال و عبادات از هیچ ارزشی برخوردار نیستند. و آنچه سبب نجات انسان می شود ایمان اوست نه اعمال و عبادات او .[اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه،ص249]

این تفکر که امروزه و در قرن حاضر تنها کلمات آن فرق کرده است، طرفدارانی را به خود اختصاص داده است و برخی از افراد با تمسک به این جمله که برای تقرب به خداوند متعال و بنده خوب بودن تنها پاک بودن دل کافی است از انجام بسیاری از واجبات شانه خالی می کنند و با این حال خود را نیز بنده خداوند معرفی می کنند.

پاسخ: خداوند متعال با بیان آیات متعددی در قرآن مجید به مبارزه با این تفکر انحرافی پرداخته است و آنچه را سبب موفقیت و خوشبختی انسان در زندگی مادی و معنوی می شود را ایمان به همراه عمل صالح معرفی کرده است:

«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون: کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات داده‏اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى‏شوند»[البقرة :  277]

علاوه بر آنکه هیچ گاه نا فرمانی خداوند متعال و ترک واجبات و انجام محرمات سبب پاکی دل نخواهد شد بلکه در مقابل سبب می شود که قلب انسان روز به روز تاریک تر شود تا کار به جایی برسد که این تاریکی و سیاهی دل سبب انکار خداوند متعال شود.چنانچه در روایات اسلامی پیرامون گناه ،تعابیر مختلفی در این زمینه وارد شده است.

جماعت
دلیل دوم: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

این ضرب المثل از جمله خطرناک ترین ضرب المثل هایی است که برخی از آن به شدت سوء استفاده کرده و انجام محرمات و ترک واجبات در دین را با این کلام کوتاه توجیه می کنند.که در موضوع دلیل تراشی برای ترک نماز ، یکی از دلائل عمده افراد برای ترک این فریضه الهی این است که افراد زیادی  در جامعه  نماز نمی خوانند و ما نیز می خواهیم همرنگ جماعت شویم.

پاسخ: خداوند متعال در آیات الهی یکی از اسرار خوشبختی و موفقیت افراد در زندگی فردی و اجتماعی را اجتناب از همرنگ شدن با جماعت فاسد بیان می کند، چرا که با همرنگ شدن با آنها، سیلابی از فساد و تباهی در جامعه جریان پیدا خواهد کرد که دیگر نمی توان مانع آن شد و مسلم است که مسیر این سیلاب به جز دریای هلاکت و گمراهی نخواهد بود و به همین جهت خداوند متعال به پیامبر اکرم می فرماید:

«قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون : بگو: «پلید و پاک یکسان نیستند، هر چند کثرت پلید[ها] تو را به شگفت آوَرَد. پس اى خردمندان، از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.»[المائدة:  100]

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۳۲
محمود جانقربانی

حالا اهمیت نماز که واقعاً براى ما توصیفش هم شاید ممکن نباشد. امام صادق (علیه‌السّلام) در بیمارىِ رحلت به وصىّ‌شان میفرمایند که: «لیس منّى من استخفّ بالصّلوة»؛(۴) از ما نیست کسى که نماز را سبک بشمارد. استخفاف یعنى سبک شمردن، کم‌اهمیت شمردن. حالا این نمازِ با همه‌ى این خصوصیات، با همه‌ى این فضائل، چقدر از انسان وقت میگیرد؟ نماز واجب ما - این هفده رکعت - اگر انسان بخواهد با دقت  و با قدرى ملاحظه بخواند، فرض کنید سى و چهار دقیقه وقت میگیرد،  والّا کمتر وقت خواهد گرفت. ما گاهى اوقات میشود که پاى تلویزیون در انتظار برنامه‌اى که مورد علاقه‌ى ماست نشسته‌ایم و قبل از آن، دائم تبلیغات، تبلیغات، تبلیغات - بیست دقیقه، پانزده دقیقه - که هیچ کدام هم به درد ما نمیخورد، مى‌نشینیم گوش میکنیم و بیست دقیقه وقتمان را از دست میدهیم، براى خاطر آن برنامه‌اى که میخواهیم. بیست دقیقه‌هاى زندگى ما اینجورى است. منتظر تاکسى میشویم، منتظر اتوبوس میشویم، منتظر رفیقمان میشویم که بیاید جائى برویم، منتظر استاد میشویم که سر کلاس دیر کرده، منتظر منبرى میشویم که دیر به مجلس رسیده؛ همه‌ى اینها - ده دقیقه، پانزده دقیقه، بیست دقیقه - به هدر میرود. خوب، این بیست دقیقه و بیست و پنج دقیقه و سى دقیقه را براى نماز - این عمل راقى، این عمل بزرگ - مصرف کردن مگر چقدر اهمیت دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۳۵
محمود جانقربانی

نماز با ترکیب هماهنگ دل و زبان و حرکت، نابترین و کاملترین نمونه و وسیله‌ى ذکر است.

انسان در زندگى شخصى‌اش، گاه بر اثر محنتها و شدّتها و مصیبتها، و در زندگى جمعى‌اش گاه با حوادث تحول آفرین مانند حرکت عمومى به سوى جهاد یا انفاق یا کمک به نیازمندان، به عامل ذکر نزدیک مى‌شود، و گاه با سرگرمیهاى هوس آلود و غرق شدن در سرخوشى و اشرافیگرى و عیش بارگى، از آن دور مى‌افتد. عنصرى که مى‌تواند در همه‌ى این احوال او را به بهشت «ذکر» نزدیک یا نزدیکتر کند، نماز است.

نماز در حالات آمادگى روحى، به آدمى عروج و حال و حضور بیشتر مى‌بخشد و در حالات غفلت و ناآمادگى، در گوش او زنگ آماده باش مى‌نوازد و او را به آن وادى نورانى نزدیک مى‌سازد.

لذا نماز در هیچ حالى نباید ترک شود. در عین شدت و محنت، در بحبوحه‌ى میدان جهاد، در هنگام فراغ و آسایش، و حتى در میان محیط لجن آلودى که انسان با هوسها و کینه‌ها و شهوتها و خودخواهیها، پیرامون خود پدید آورده است، نماز یک شربت مقوّى و شفابخش است، باید آن را با دل و جان خود نوشید و از هر نقطه که در آن واقع شده‌ایم، یک گام یا یک میدان به بهشت رضوان نزدیک شد.

از این روست که نه حَىَّ على‌الجهاد و نه حَىَّ على‌الصوم و نه حَىَّ على‌الإنفاق، نگفته‌اند، ولى در هر روز بارها سروده‌اند: حىّ على‌الصلاة.

در دوران انقلاب و جنگ تحمیلى، نماز، ما را در حرکتمان مصمّمتر و نیرومندتر مى‌کرد، و امروز که خطر غفلت و عیش‌بارگى و آرزوهاى حقیر و تنگ‌نظرانه و عادتها و روزمرّگیها ما را تهدید مى‌کند، نماز به ما مصونیّت مى‌بخشد و بن‌بستهاى پندارى را مى‌شکند و راه ما را روشن و افق را درخشان مى‌سازد.

این تنها برگى از کتاب مناقب نماز است، و همین براى به راه انداختن حرکتى جدّى‌تر از گذشته، مى‌تواند انگیزه‌یى ژرف و کارآمد پدید آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۳۳
محمود جانقربانی